طنز - اخيراً آقاي محمدجواد لاريجاني صحبت كردهاند. لذا بر كافّة طنزپردازان اين مرز و بوم فرض است كه صحبتهاي ايشان را مطالعه كنند كه هم مُفرّح ذات است و هم مُمِدّ حيات.
محمدجواد لاريجاني: «احمدينژاد يك كپي اصلي دارد و يك كپي زيراكسي. كپي اصلي همان است كه هست و بايد باشد و همان صورت حزباللهي و طرفدار مكتب اهل بيت، ...، ضدآمريكا و ضداسرائيل كه همان ادبيات گذشته را به كار ميبرد.»
1- به نظر شما اين گفته رئيس مركز فيزيك نظري ايران و دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه است يا رئيس اتحاديه دفاتر فني تايپ و زيراكس استان تهران؟
2- كپي اصلي را تعريف كرديد. خب پس كپي زيراكسي كدام است؟ مردم بنده خدا از كجا بفهمند دارند نامههايشان را به كپي اصلي رئيسجمهور ميدهند يا كپي زيراكسي مشارٌاليه؟
3- با اين حساب چند درصد از آراي رياست جمهوري دوره دهم به ايشان تعلق دارد و چنددرصد به كپي زيراكسيشان؟
4- آيا اينكه يك كپي اصلي با يك كپي زيراكسي با يك نام واحد در انتخابات شركت كنند، تخلف از قوانين به حساب نميآيد؟
5- اين كپي زيراكسي، زيراكس طولي است يا عرضي؟
6- اساساً مگر محتويات يا نوشتار و تصاوير زيراكسي با اصل آن متفاوت است؟ ما كه هرچه كتاب زيراكسي خريدهايم، كاملاً با اصل متن و چاپهاي اوليه مطابقت ميكرده است. فقط گاهي چاپهاي بعدي كمي حذف و سانسور داشته، ولي زيراكسيها عين متن اصلي است.
7- تازه يادم آمد. با اين حساب ما با سه احمدينژاد طرفيم. يكي شخص ايشان، يكي كپي اصلي و ديگري كپي زيراكسي. خب حالا كه سه احمدينژاد داريم، بد نيست براي هماهنگي بيشتر، هركدامشان بشوند رئيس يكي از قواي سهگانه. اگر كمي زحمت بيشتري كشيده شود و 300، 400 كپي از ايشان تهيه شود، داستان نمايندگان مجلس و انتخابات اسفند امسال هم حل ميشود. ميماند قضيه مديريت جهان كه آن هم با تكثير بيشتر حل است.
دوچرخه زنان
محمد رويانيان، رئيس ستاد مديريت حمل و نقل سوخت كشور و خيليجاهاي ديگر ازجمله باشگاه پرسپوليس، با اشاره به عزم دولت براي توسعه حمل و نقل پاك از طريق دوچرخهسواري، از طراحي دوچرخه ويژه زنان خبر داده است و افزوده كه «اين دوچرخه كه در دست طراحي است، داراي ويژگيهاي لازم براي حفاظت زنان و رعايت شئونات لازم خواهد بود.»
1- در شرايط كنوني كه زنان در كنار خانواده و همسرانشان در باغ شخصيشان در معرض خطر دزديده شدن و تجاوز قرار دارند، قرار است دور دوچرخه زنان چه چيزي بابت حفاظت و رعايت كشيده شود؟
2- از هر طرف كه به قضيه نگاه ميكنم، خطراتي دارد. لذا پيشنهاد ميكنم بهجاي طراحي دوچرخه براي زنان، زناني طراحي كنند كه بتوانند دوچرخه سوار شوند. شايان ذكر است طراحي اين بانوان بايد به گونهاي باشد كه اساساً جلب توجه نكنند. يك نمونه كه توليد بشود، قطعاً ميتوان روي طرح در وسعت ملي حساب كرد و نمونه «زن نمونه ايراني» را براي تكثير به مؤسسه رويان سپرد چون آنجا دقيق است و كپي اصلي و زيراكسي ندارد؛ همه يك مدل هستند. با اين اوضاع مسائل اخلاقي هم حل ميشود. چون همه زنها يكشكل هستند و كسي با كسي تفاوت ندارد. البته اين همه شباهت مشكلاتي هم در سطح جامعه و خانواده پديد ميآورد كه به وقتش آن را هم حل خواهند كرد.