دسته
دانلود
ديگر وبلاگهاي نويسنده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 91265
تعداد نوشته ها : 100
تعداد نظرات : 9
Rss
طراح قالب
GraphistThem265

شكيبا، شهرام - استاد جليل شهناز، چهره ماندگار موسيقي ايران چند وقت است كه در بخش مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان آراد بستري است. پريروز جماعتي از اهل موسيقي به صورت جداگانه به ديدار اين استاد مسلم تارنوازي ايران رفتند.

خبرنگار يك خبرگزاري هم آنجا حضور داشته و جماعتي كه جداگانه به ديدار يك استاد آمده بودند را در خبري كنار هم نشانده است. گويا كيوان ساكت چند لحظه بر بالين استاد تار نواخته. بعد از رفتن وي عليرضا افتخاري هم بر بالين استاد شهناز حاضر شده و استاد زمزمه‌اي كرده است. خبرگزاري مربوطه نوشته: «اجراي قطعات افتخاري كه برگرفته از اشعار باباطاهر بود، لبخند و شادماني را بر لبان شهسوار شيرين‌نواز تار ايران جاري ساخت به شرح ذيل است:
خدايا دل زمو بستان به زاري
نمي‌آيد ز مو بيمارداري
نمي‌دونم لب لعلت به خونم
چرا تشنه است با اين آبداري»
1- اولاً اجراي قطعات يعني چندين و چند قطعه، نه يك دوبيتي. بالاي سر مريض كه كنسرت نمي‌دهند؟
2- مناسب‌خواني آقاي افتخاري جاي تقدير دارد. ولي مگر ايشان به عنوان همراه مريض شبانه‌روز در بخش مراقبت‌هاي بيمارستان بوده‌اند كه گفته‌اند: «نمي‌آيد ز مو بيمارداري»؟
3- اشاره باباطاهر در بيت اول اين است كه خدايا اين دل بيمار را از من بگير كه نمي‌توانم از او نگهداري كنم. خداوكيلي درست است آدم بالاي سر مريضي كه دارند از او مراقبت ويژه مي‌كنند، اين شعر را بخواند؟!
4- درباره تشنگي لب لعل آبدار معشوق به خون شاعر كه موضوع بيت دوم است هم عمراً نمي‌شود شرحي ارائه كرد. فقط شانس آورده خواننده كه استاد سرحال نبوده و دل و دماغ شوخ‌طبعي نداشته، وگرنه با حاضرجوابي خاص استادشهناز عزيز، الان معلوم نبود افتخاري با كدام خبرگزاري به زاري گفت‌وگو مي‌كرد و چه مي‌گفت.
در پايان خبر هم آمده است كه به‌حمدلله حال استاد رو به بهبودي است و احتمال دارد به منزل منتقل شود.
اين‌طوري كه دوستان در آن خبرگزاري نوشته‌اند، خواننده گمان مي‌كند كه گويا به ابتكار ايشان يك كنسرت درست و حسابي توي بخش مراقبت‌هاي ويژه برگزار شده و موجب بهبودي حال استاد شده است.
1- از اينكه بر سر ساير بيماران بخش مراقبت‌هاي ويژه چه آمده، اطلاعي در دست نيست.
2- ببينم اون بيمارستان سوپروايزر نداره؟
حالا فرض كنيم كه همه خبر درست است. با اين حساب اين شيوه درماني جواب مي‌دهد. با احترام به همه مردم ايران و با آرزوي شفاي عاجل براي همه مرضاي اسلام بالاخص مريض منظور، فرض مي‌كنيم زبانم‌لال چند نفر ديگر هم بستري باشند. با اين حساب و به ابتكار خبرگزاري فوق‌الذكر اوضاع چنين مي‌شود:
علي دايي
اگر خداي ناكرده علي دايي دچار بيماري شود، لابد بايد بر سر بالينش علي پروين و امير قلعه‌نويي شوت يك‌ضرب بازي كنند.
ابراهيم حاتمي‌كيا
اگر خداي ناكرده حاتمي‌كيا بيمار شود، لابد بايد پرويز پرستويي برود دور بالين او مين بكارد. شقايق فراهاني هم بيايد برود روي مين پايش قطع شود تا حال حاتمي‌كيا بهبود يابد.
محمدرضا شجريان
اگر خداي ناكرده استاد شجريان سرماخوردگي داشت و در بستر خوابيده بود، فقط حواستان باشد افتخاري بر بالين وي آواز نخواند كه با همان سرماخوردگي ساده، بيم جان استاد مي‌رود.
گر طبيبانه بيايي به سر بالينم
باز هم به نشود زخم زباني كه زدي
سعيد حجاريان
بعد از ماجراي ترور حجاريان هم اشتباه كردند. همين شد كه او ويلچرنشين شد چراكه حسين زمان را بردند دم بيمارستان دعاي كميل خواند. اگر اكبر گنجي را مي‌بردند بالاي سرش «ماكس‌ وبر» بخواند، لابد حالش بهتر از اين مي‌شد كه امروز هست.
تعداد ديگري از اشخاص و شيوه خاص درماني آنها را در جدول زير آوردم كه اطاله كلام نشود.


 نام بيمار با قيد خداناكرده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  روش درماني افتخاري 

                           

محمود احمدي‌نژادـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علي‌ مطهري بيايد بر بالين وي و سؤال كند.

 

علي لاريجاني ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بودجه سال 91 را يك‌بار هم از آخر به اول برايش بخوانند

 

هاشمي رفسنجاني  ــــــــــــــــــبا توجه به اتفاقات اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام فردعيادت‌كننده انصراف داد

                 

غلامعلي حدادعادل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  برگزاري جلسه حكميت  براي مرتضوي

 

احمد عزيزي ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  يك نفر را ببرند كه براي كتاب‌هايش طرح جلد بكشد.

 

مسعود فراستي ـــــــــــــــــــــــ بر بالين او نماينده آكادمي بيايد به اصغر فرهادي جايزه فيلمنامه اصلي را هم بدهد

   

[دكتر] حسن عباسي ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يك دانشجوي ترم دوي فلسفه اسلامي بر بالينش «سفر

                                                                       من‌الحق  من‌الحق الي‌الخلق بالحق» از  «الحكمه المتعاليه

                                                      في‌الاسفار العقليه لاربعه» اثر ملاصدراي شيرازي را قرائت و شرح و تدريس كند 

 

استاندار مازندران (صادركننده حكم ممنوعيت ورود افاغنه به نوشهر).ــــــــــــــ  يك گروه موسيقي افغاني بر بالينش

                                                                                                                        ترانه «سرزمين من» را اجرا كنند  

        

عبدالله جاسبي  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برادران دانشجو بر بسترش اساسنامه جديد دانشگاه آزاد را بخوانند

 

جواد شمقدري ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  رخشان ‌اعتماد بر بالينش از بيانيه خانه سينما دفاع كند

 

مه‌آفريد خسروي  ــــــــــــــــــــــ  مصطفي پورمحمدي بر بالينش حاضر شود و ده‌دقيقه بدون هيچ حرفي در  سكوتي

                                                                                              عميق فقط نگاهش كند

             

اسفنديار رحيم‌مشايي ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  دست‌كم در 11 روز اوليه بيماري هيچ‌كس داوطلب

                                                                                                          نيست بر بالين وي حاضر شود.

 

 

1391/2/23 11

شكيبا، شهرام - بيماري‌هاي رواني مثل ويروس‌هاي غيرفعال در همه انسان‌ها وجود دارد. هرازگاهي درصدي از بيماري‌ها به فعاليت درمي‌آيند. تا اينجايش طوري نيست. فقط وقتي صددرصد آنها فعال شوند، شخص كاملاً رواني مي‌شود كه بحث ديگري دارد.

ديروز بخش مربوط به بيماري خودآزاري در من فعال شده بود، طبيعي است كه در چنين حالتي آدم روزنامه مي‌خواند.
در صفحه 3 روزنامه ايران از قول حميدرضا ترقي، معاون بين‌الملل حزب مؤتلفه خواندم: «جريان فتنه درصدد سياه‌نمايي نسبت به عملكرد دولت است.» ايشان در ادامه «سياه‌نمايي» را «خيانت واضح» خوانده‌اند.
با عنايت به سخنان ايشان، دور تا دور ما را فتنه‌گر جماعت گرفته ولي ما خودمان حواسمان نيست. براي روشن‌تر شدن قضايا چند مورد سياه‌نمايي را كه در شرايط كنوني طبعاً به جريان فتنه ربط پيدا مي‌كند، به عرض مي‌رسانم.

الف- ردپاي فتنه‌گران در گوانگ‌ژو

كليه اعضاي تيم اعزامي ايران به بازي‌هاي آسيايي از بهترين‌هاي ورزش ايرانند. ما كه اهل سياهي‌لشكر فرستادن نيستيم. هر كدامشان كه مدال نياورده‌اند، مي‌خواسته‌اند سياه‌نمايي كنند... وگرنه چطور الباقي‌شان آوردند، خوبش را هم آوردند؟ لذا هم هشان به جريان فتنه متصلند و از قوه قضائيه م يخواهيم كه به شدت با آنها برخورد كند.

ب- ردپاي فتنه‌گران در نانوايي

در شرايط كنوني كه يارانه‌ها دارد هدفمند مي‌شود، اجتماع بيش از سه نفر در صف نانوايي‌ها، سياه‌نمايي است. آنها مي‌خواهند بگويند در مملكت نان كم است و اين درست هم‌راستا با جريان فتنه است. لذا از قوه قضائيه خواهشمنديم با اين اجتماعات غيرقانوني به شدت برخورد كند.

ج- ردپاي فتنه‌گران در هوا
در شرايط كنوني وقتي هواپيمايي به زمين مي‌افتد، خانواده‌هاي بازماندگان برايشان ختم مي‌گيرند و آه و ناله مي‌كنند كه طرف با هواپيماي اين مملكت افتاده و مرده. لذا سياه‌نمايي مي‌شود كه هواپيماي مملكت خراب است. اين همان چيزي است كه سران فتنه مي‌خواهند. از قوه قضائيه مي‌خواهيم كه به شدت با خانواده‌هاي قربانيان حوادث هوايي برخورد كند.


د- ردپاي سران فتنه در پياده‌روها
بعضاً ديده شده كه در شرايط كنوني برخي از شهروندنماها كه در خيابان راه مي‌روند، بيشتر از حد معمول لاغر هستند. اين چه معنايي دارد؟ اگر دوربين‌هاي بيگانگان يا ايادي داخلي‌شان از اين افراد فيلم و عكس تهيه كنند، چه مي‌شود؟ مي‌روند تبليغ منفي و سياه‌نمايي مي‌كنند كه لابد در ايران غذا پيدا نمي‌شود و اين هم‌سو با جريان فتنه است. لذا از قوه قضائيه خواهشمنديم با لاغرها به شدت برخورد كند.


ه- ...

به طور كلي در شرايط كنوني عكس بده، فتنه‌گر تحويل بگير.
(لطفاً شما هم كشفياتتان را در باب ردپاي جريان فتنه در قالب كامنت مطرح كنيد. اگر نكنيد، از قوه قضائيه تقاضا مي‌كنم با شما هم برخورد كند.)

1391/2/23 11
X